معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود، بلکه برای غنیسازی جامعه به کار گیرند. به این منظور، باید دسترسی آنان برای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی تضمین شود.
نامگذاری روز جهانی معلولین
- روز جهانی معلولین از سال ۱۹۹۲ که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام شد، هر ساله در ۳ دسامبر برگزار میگردد.
هدف از نامگذاری روز جهانی معلولین
- • هدف از تعیین این روز ارتقاء رشد اذهان عمومی درباره مسائل مربوط به معلولیتهای مختلف؛ و افزایش آگاهیهایی بوده است که میبایست از مساله پیوستن افراد معلول در تمامی جنبههای سیاسی؛ اجتماعی؛ اقتصادی و فرهنگی زندگی منتج شود.
- • این وضع به همین منوال طی شد تا در سال ۱۹۹۹ شعاری با مضمون (امکان دسترسی برای همه در هزاره جدید برگزیده شد و سرلوحه امور قرار گرفت.
- • بیش از پانصد میلیون نفر به دلیل نقص در سیستم روحی و مغزی جسمی و حسی از معلولیت رنج میبرند.
- • اینان هر کجا که باشند و در هر نقطهای از دنیا که به سر برند به دلیل موانع ظاهری و یا اجتماعی با محدودیتهایی در زندگی خود مواجه میگردند.
- • در طی بیست سال اخیر کوششهای چشمگیری در شناساندن و معرفی اشخاص معلول به جامعه انسانی صورت پذیرفته است.
- • یکی از مواردی که میتوان از آن به عنوان نقطه عطفی در این زمینه نام برد اعلام سال ۱۹۸۱ میلادی به عنوان سال جهانی معلولین است که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد صورت پذیرفت.
- • در سال بعد (۱۹۸۱) فاصله سالهای ۱۹۹۲ – ۱۹۸۳ میلادی دهه جهانی معلولین نام گرفت تا کیفیت و شرکت فعالانه و همهجانبه افراد معلول را در زندگی اجتماعی و گسترش و پیشرفت آنها ارتقاء بخشد.
معلول کیست؟
- ♦ معلول به کسی میگویند که بر اثر نقص جسمی یا ذهنی، اختلال قابلتوجهی بهطور مستمر بر سلامت و کارایی عمومی، و یا در شئون اجتماعی، اقتصادی و حرفهای او به وجود آید، به طوری که این اختلال، از استقلال فردی، اجتماعی و اقتصادی وی بکاهد.
- ♦ این گروه، شامل ناشنوا، نابینا، و معلول جسمی، حرکتی و ذهنی است.
- ♦ آمار ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، نشان میدهد که تا سال 1378، 10% از جمعیت جوامع صنعتی و دوازده درصد از جمعیت جوامع روبهتوسعه را، افراد معلول تشکیل میدهند.
- ♦ در ایران، حدود سه درصد به نوعی دچار معلولیتهای جسمی جزئی یا کلی هستند. معلولیت، به علت نبود درمان مناسب، در طول زندگی و گاه تا پایان عمر، با این گونه افراد خواهد بود.
احترام، نه ترحم
- ♦ آنچه در ارتباطات اجتماعی با معلول باید درنظرگرفت، این نکته است که ارتباط با آنها، باید همراه احترام باشد و از ترحم به ایشان دوری گزید.
- ♦ تفاوت این دو نوع رفتار در این است که در اولی، طرف مورد احترام، انسانی بزرگ بهشمار میآید؛ اما در گزینه ترحم، مخاطب انسانی ذلیل و خوار شمرده میشود که باید همواره دست او را گرفت و به شخصیت و روحیات وی، اندک توجهی نمیگردد.
- ♦ به یاد داشته باشیم آنچه توانایی را میسازد، اراده است و اراده اگر بخواهد جاری شود، هیچ بهانهای را نمیشناسد.
آموزش و فرهنگ
- ♦ معلولان باید فرصت یابند تا استعدادهای خلاق هنری و فکری خود را رشد داده و آن را نه تنها برای منافع خود، بلکه برای غنیسازی جامعه بهکار گیرند.
- ♦ به این منظور، باید دسترسی آنان برای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی تضمین شود.
- ♦ شمار این اقدامات، میتوان تهیه وسایل کمک ارتباطی برای ناشنوایان، منابع و مطالب علمی به خط بریل یا نوارهای صوتی برای اشخاصی که دچار اختلالات بینایی در سطح مختلف هستند، و خواندنیهایی که از لحاظ کمی و کیفی باتوان و استعداد افراد کم توان ذهنی مناسب باشد را نام برد.
بیشتر افراد معلول نمیتوانند از امکانات تفریحی موجود در سطح جامعه استفاده مناسب کنند.
اشتغال افراد معلول
- ♦ اشتغال هر فرد، موجب استقلال اقتصادی او میگردد.
- ♦ داشتن شغل، به شخص هویت و تشخص اجتماعی بخشیده و در او، اعتمادبهنفس به وجود میآورد.
- ♦ متاسفانه تعداد زیادی از معلولان، به رغم گذراندن دورههای تحصیلات عالی و کسب دانش و مهارت لازم، نمیتوانند به اشتغال مناسب برسند.
در زمینه اشتغالزایی برای معلولان، تبعیض فاحشی وجود دارد و گاه میزان بیکاری میان معلولان، دو برابر بیکاران عادی است؛ در صورتی که بر اساس قانون، دولت موظف است سه درصد از اشتغال را به معلولان اختصاص دهد، ولی این قانون تاکنون به صورت مطلوب اجرا نشده و شاهدیم که موضوع اشتغال معلولان، با بیمهری روبهرو گردیده است.
- ♦ به ناچار تعداد قابلتوجهی از آنان، باید بیشترین وقت خود را در میان خانوده سپری کرده و زندگی خود را به سختی ادامه دهند.
مشارکت اجتماعی معلولین
- ♦ افراد معلول باید در تصمیمگیریها، بهویژه درخصوص سازمانهایی که اعضای آن از معلولان تشکیل شده، یا معلولان در آن عضویت دارند و برای معلولان خدمترسانی میکنند، مشارکت جدی و تاثیرگذار داشته باشند.
- ♦ کمک به تشکیل گروههای خودیار بهمنظور حمایت و توسعه جامعه خاص معلولان، از مهمترین اقدامات برای مشارکت این گروه است.
- تشکیل جوامع خاص معلولان نیز میتواند پاسخگوی نیازهای آنان باشد.
- ♦ وجود چنین تشکیلاتی، موجب میگردد تا افراد ضمن برخورداری از رابطه اجتماعی، استقلال اقتصادی، احترام اجتماعی، دسترسی به خدمات تخصصی، و نیز زندگی زناشویی و تشکیل خانواده، بتوانند دیدگاهها و ایدههایشان را مطرح، و در مورد مسایل مربوط به زندگی خود، تصمیمگیری کنند.
تفریح و سرگرمی معلولین
- ♦ توجه به تفریح و ورزش، موجب سلامت جسمی و بهداشت روانی بخش عظیمی از نیروی خلاق معلولان را فراهم میآورد.
- ♦ بیشتر این افراد نمیتوانند از امکانات تفریحی موجود در سطح جامعه استفاده مناسب کنند؛ چرا که محیطهای تفریحی و ورزشی، با شرایط فیزیکی و بدنی معلولان متناسب نیست.
- ♦ شایسته است که مسئولان، درصدی از امکانات رفاهی و ورزشی را به معلولان اختصاص دهند، تا آنها نیز مانند سایر افراد جامعه، از این امکانات استفاده نمایند.
یاری به معلولان
- ♦ کمک و یاری رساندن به همنوع، فضیلتی است بزرگ و در اسلام سفارش زیادی به آن شده است.
- ♦ البته این کمک باید به حال کمک گیرنده مفید باشد و موجب ناراحتی او نشود.
- ♦ کسانی که با انگیزه خودنمایی، ارضای حس خودبزرگبینی و فخرفروشی به دیگران کمک میکنند، راه خطا میروند.
- ♦ در این میان، کمک به افراد معلول، برداشتن همه موانع و مشکلات نیست، بلکه کمک به انجام کاری است که این افراد از عهده آن برنمیآیند.
- ♦ فراهم ساختن امکانات شرکت واقعی معلولان جسمی در زندگی اجتماعی، در آنها دلگرمی، اعتمادبهنفس و نشاط میآفریند.
علل بروز معلولیت
انواع معلولیتها را به چهار گروه؛
- 1- جسمی
- 2- حرکتی
- 3- ذهنی
- 4- نابینایان و ناشنوایان
شایعترین علل بروز معلولیت را به این ترتیب ذکر کردهاند:
- عدم واکسیناسیون به موقع کودکان.
- بالابودن شمار خانوادههای فقیر و پرجمعیت که از مسکن مناسب و شرایط زندگی بهداشتی برخوردار نیستند .
- بالابودن شمار بیسوادان بهخصوص در جوامع درحالتوسعه که آگاهی اندکی از معیارهای بهداشتی و آموزشی در زمینه معلولیت دارند.
- وجود تصورهای نادرست نسبت به معلولان که از آن جمله میتوان به ننگشمردن معلولیت و حقیرشمردن افراد معلول در جامعه اشاره کرد.
- نقص برنامههای بهداشتی ویژه معلولان و عدم مراقبتهای کارآمد اولیه .
- جنگ، پیامدهای ناشی از آن وسایر عوامل خشونت بار و مخرب.
- گرسنگی، بیماریهای واگیردار و دگرگونی در ساختار جمعیت .
- حوادث مرتبط با صنعت، کشاورزی و حمل و نقل .
- آلودگی محیطزیست.
- فشارهای عصبی و سایر مسائل روانی اجتماعی موجود در روند تبدیلشدن ساختار جامعه از سنتی به نوین.
- مصرف دارو بدون تجویز پزشک، بهرهگیری نادرست از امکانات درمانی و استفاده نامشروع و غیرقانونی از داروهای مخدر یا محرک .
- معالجه نادرست افراد آسیبدیده.